- تو نرفتی به ارشاد بگویی که شخص دیگری دارد کلیپ ها را پخش می کند؟
چرا، به ارشاد مراجعه کردم و موضوع را با دوستان در میان گذاشتم و در جواب به من گفتند برای این که ثابت شود که این مساله از جانب شما نبوده، باید حسن نیتت را ثابت کنی و بگویی که در پخش کلیپ ها بی تقصیر بودی و این کار هم میسر نبود مگر با شکایت از شرکتی که حقوق کار را خریداری کرده بود.
نه، من نمی توانستم این کار را انجام دهم چون هم از آن ها چک داشتم و هم انصافاً در طول مدتی که با هم همکاری می کردیم به من بدی نکرده بودند و یک نوع رودرواسی بین ما وجود داشت که باعث می شد من به سمت شکایت نروم. من در این ماجرا سوختم و ساختم و ترجیح دادم از کسی شکایت نکنم. به هرحال این یک بیزینس دو طرفه بود و من هم به این موضوع تن داده بودم. زمانی که انسان وارد آب می شود باید این را قبول کند که بدنش خیس می شود، من هم پذیرفتم…
- بعد از این ماجراها باز هم شاهد این بودیم که شبکه پی ام سی کلیپ های جدیدی از تو پخش می کرد…
بعد از اینکه من با ممنوع الکاری مواجه شدم درآمد آنچنانی نداشتم و برای گذران زندگی کلیپ می ساختم و به شرکت های مختلف می فروختم و این شرکت ها کلیپ ها را به شبکه ها موسیقی واگذار می کردند و من خودم هیچ کلیپی را به طور مستقیم به این شبکه ها واگذار نکردم و از همین جا اعلام می کنم که بنده به هیچ عنوان به هیچ شبکه ای کلیپ ارائه نکرده ام و هیچ رضایت نامه ای هم برای پخش کلیپ هایم به شبکه های مختلف ماهواره ای نداده ام. آن روزها واقعاً شرایط سختی داشتم و نسبت به اخذ مجوز نا امید شده بودم و همه اطرافیانم می گفتند دیگر فکر مجوز هم نباش و اگر می خواهی موسیقی را دنبال کنی از ایران برو…
- شادمهر با چنین محدودیت هایی مواجه شد و تصمیم به مهاجرت گرفت، تو چرا نرفتی؟
شادمهر هم با محدودیت مواجه شد اما واقعاً تا این اندازه نبود! شادمهر بعد از آلبوم «دهاتی» در یک فیلم هم بازی کرد و بعد تصمیم به مهاجرت گرفت و اگر کمی تحمل می کرد می توانست مجوز بگیرد و کارش را در ایران ادامه دهد اما به هرحال اینطور صلاح دید که از ایران مهاجرت کند.
- خب تو که می گویی شرایطت سخت تر از شادمهر بوده چرا تصمیم به مهاجرت نگرفتی؟
راستش من در برهه ای این تصمیم را گرفتم و از تو چه پنهان چند صباحی هم رفتم تا در آنجا کار کنم اما اول از همه دوری خانواده ام را نتوانستم طاقت کنم و نمی توانستم این موضوع را بپذیرم که دیگر نمی توانم به ایران بازگردم. خیلی از خوانندگانی که در خارج از کشور کار می کنند امروز به سختی زندگی می کنند و تعداد کسانی که دارند آنجا خوب زندگی می کنند انگشت شمار است. خیلی ها می گویند اینجا موسیقی مافیا دارد اما این موضوع را نباید فراموش کرد که آنجا مافیا به شدت نقش پررنگی دارد و این مافیا اگر بخواهد می تواند به راحتی شما را از صحنه موسیقی حذف کند. خیلی از خواننده ها بودند که روزی حرف اول را در موسیقی پاپ می زدند اما امروز کسی سراغ آن ها نمی رود. نمونه اش همین خواننده ای که به دلیل فکر و خیال هایی که کرد به سراغ مشروبات الکی رفت و آنقدر مصرف کرد تا دچار نارسایی کبد شد! این حق آن خواننده نبود چون واقعاً برای کارش زحمت کشید اما مافیای بی رحم موسیقی که آنجا وجود داشت او را کنار گذاشت باعث شد چنین وضعیتی برایش درست شود.
- در آن برهه خیلی ها کلیپ ساختند و بعد هم بدون مشکل وارد فضای مجاز شدند و کار کردند اما تو پنج سال ممنوع الکار شدی، می شود گفت که تو را تنبیه کردند تا درس عبرتی باشی برای دیگران؟
ببین اگر تنبیهی هم در کار بود به این دلیل بود که من دو بار تعهد داده بودم و به همین دلیل هم شرایطم با بقیه دوستان متفاوت بود. من شک ندارم که دوستان در وزارت ارشاد با کسی خصومت شخصی ندارند و در مورد من همانطور که گفتم چون دوبار تعهد دادم و بار دوم هم مثل دفعه اول من چوب اشتباهات دیگران را خوردم و به خاطر اشتباه شرکت که بدون هماهنگی با من کلیپ ها را از شبکه های غیر مجاز پخش کردند، همه چیز به ضرر من تمام شد. این تمام ماجرا بود! بعد از این مسائل در آلبوم « احتیاط » حتی تیزر آلبوم را که ساخته بودم هم در آلبوم قرار ندادم تا مبادا شبکه های ماهواره ای آن را پخش کنند و من دچار مشکل نشوم!
- در این پنج سال به سراغ شغل های جانبی مثل طراحی دکوراسیون داخلی و تاسیس باشگاه مردانه رفتی، انگار می خواستی سرت را به نحوی گرم کنی تا مشکل مجوزت حل شود، نه؟
خب من الان هم کم و بیش کار طراحی دکوراسیون داخلی را انجام می دهم اما باشگاه مردانه ای که گفتی، به دلیل اینکه خودم بالا سر کار نبودم با شکست مواجه شد و ترجیح دادم آن را تعطیل کنم. دلیل پرداختن به این مشاغل این بود که به هرحال برای گذران زندگی باید بیزینس می کردم و هم از این راه همانطور که گفتی سرگرم می شدم تا مشکلات برایم آسان تر شود. من هر روز که از خواب بیدار می شدم با خودم می گفتم، خدایا یعنی می شود که کار من درست شود؟
- یعنی به تو همان روز اول نگفتند برو پنج سال دیگر بیا؟
نه، متاسفانه در این مدت یک سری افراد هم آمدند و گفتند ما می رویم و خیلی زود مجوزت را می گیریم و هیچ کدام هم برایم کاری انجام ندادند و جز اینکه از کنار من سود مالی خوبی هم بردند، به من کمکی نکردند. گروهی که امروز در کنار من قرار دارد واقعاً تشکیل شده از یک عده بچه های خوب و سالم و حرفه ای که بدون هیچ چشم داشتی با هم کار کردیم و به لطف خدا مشکل مجوز هم حل شد و در مدت خیلی کوتاهی مجوز های لازم برای انتشار آلبوم صادر شد.
- الان با محسن رجب پور قرار داد پنج ساله بسته ای، درست است؟
قرار است اگر خدا بخواهد از این به بعد کارهایمان را از طریق شرکت ترانه شرقی منتشر کنیم. در مورد این آلبوم هم باید بگویم چون قبلاً با شرکت آوای مهر مهین و آقای شمس مذاکره کرده بودیم، از نظر اخلاقی درست نبود که تعهدمان را نسبت به این شرکت نادیده بگیریم. به همین دلیل این آلبوم طبق نظر آقای رجب پور توسط شرکت آوای مهر مهین وارد بازار شد. شرکت ترانه شرقی یکی از شرکت هایی است که در کار موسیقی کشورمان خوش نام است و کارهایش را خیلی حرفه ای و محترمانه انجام می دهد و من هم از آنجایی که آسیب های زیادی دیده ام و واقعاً جایی برای ریسک نداشتم تصمیم گرفتم در ادامه راه با شرکت ترانه شرقی همراه باشم.
- همین که با ترانه شرقی قرار داد بستی ریسک نیست؟ به هرحال محسن رجب پور خواننده های خودش را دارد و درگیر کارهای بنیامین و گروه آریان است…
فکر نمی کنم اینطور باشد! مگر آقای رجب پور در سال چند کنسرت برای بنیامین و گروه آریان برگزار می کند؟ در 365 روز سال یعنی واقعاً فکر می کنید ایشان وقت ندارند برای من چهار شب اجرا ترتیب دهد؟
- به هرحال تمرکز روی شخص تو نیست…
خب تو چرا شرکت های دیگر را در نظر نمی گیری؟ برادران حاتم پور، آقای جلیل پور یا دوستان دیگر مگر فقط با یک خواننده کار می کنند؟ آقای رجب پور تا امروز کنسرتی برگزار کرده است که بد بوده باشد؟ قطعاً جواب منفی است و انصافاً کنسرت هایی که توسط شرکت ترانه شرقی تا امروز برگزار شده خیلی خوب و حرفه ای بوده.
- اما امروز گروه آریان از رجب پور انتقاد می کند که چرا تمرکزت روی بنیامین است…
به نظر من بچه های گروه آریان چون اولین گروه موفق موسیقی بعد از انقلاب ایران هستند و در آن سال ها خیلی خوب کار کردند و مطرح شدند یک مقدار انتظارشان از آقای رجب پور بیشتر است. من خودم گروه آریان را واقعاً دوست دارم و با خیلی از آهنگ های این گروه خاطره دارم اما فکر می کنم طرفداران بنیامین هستند که باعث شده اند کنسرت های این خواننده بیشتر برگزار شود. اما تا آنجایی که من می دانم آقای رجب پور به گروه آریان تعلق خاطر زیادی دارند و الان اگر به دفتر شرکت ترانه شرقی بروید، عکس و پوستر گروه آریان را بر در و دیوار آنجا مشاهده می کنید و این درحالی است که عکس بنیامین اصلاً آنجا وجود ندارد.
تو از این بابت دغدغه ای نداری که شاید تمرکز رجب پور روی بنیامین باشد؟
من سعی می کنم کارم را به بهترین شکل ممکن انجام دهم و خودم را تا جایی که بتوانم از حاشیه دور نگه می دارم و با ارائه کارهای خوب مخاطب خودم را پیدا کنم و طوری کار کنم که مخاطبانم شرکت را مجبور کنند که برایم کنسرت برگزار کنند. فکر می کنم هر کسی که بتواند دقت خوبی روی ساخت آهنگ و انتخاب ترانه داشته باشد می تواند کنسرت های موفقی برگزار کند. الان خیلی از خوانندگانی که دارند کار می کنند مثل محسن یگانه، فرزاد فرزین، بنیامین، گروه آریان و… این شرایط را دارند.
- در مصاحبه قبلی که با هم انجام دادیم، نسبت به بنیامین نظر مثبتی نداشتی این موضوع روی همکاری ات با ترانه شرقی تاثیر نمی گذارد؟
من مشکلی با بنیامین ندارم و فکر نمی کنم این مسائل خللی در همکاری من با ترانه شرقی ایجاد کند.
- و فکر می کنی احتمال همکاری مشترک با بنیامین وجود دارد؟
شاید روزی این اتفاق بیفتد. هیچ چیزی غیر ممکن نیست!
- در این مدت آلبوم هایی که منتشر می شد را پیگیری می کردی؟
بله، در طی این پنج اکثر آلبوم هایی که منتشر می شد را پیگیری کردم و به خصوص آلبوم دوستانی مثل رضا صادقی، محسن یگانه، محسن چاوشی، بنیامین، بابک جهانبخش، فرزاد فرزین، حمید عسکری که امروز دارند خوب کار می کنند و به نوعی در بازار موسیقی جا افتاده ام را گوش کردم و پیگیری کردم. من همیشه حرفم را رک بیان می کنم و این موضوع باعث می شود برخی احساس کنند من دارم با آن ها دشمنی می کنم و این در حالی است که نباید فراموش کنیم دشمن ما کسی است که بدی های ما را پنهان کند و فقط الکی از ما تعریف کند! مثلاً من انتظارم از رضا صادقی که چند آهنگی که در ابتدا خوانده هنوز هم برایم جذاب است، خیلی زیاد است. شاید من قبلاً از بین ده آهنگ رضا هر ده آهنگ را دوست داشتم اما الان از ده آهنگ رضا با دو آهنگ ارتباط برقرار می کنم یا مثلاً محسن یگانه وقتی در فضای غیر مجاز فعالیت می کرد من همه آهنگ هایش را دوست داشتم اما الان بین ده آهنگی که او منتشر می کند شاید بتوان چهار تراک خوب پیدا کرد و باقی آن ها قطعاتی است که می تواند در آلبوم هر کس دیگری وجود داشته باشد.
- خب این اتفاقات به چه دلیل می افتد؟
اکثر بچه ها خودشان آهنگ ساز هستند و خیلی از اوقات تک بعدی عمل می کنند و همه کارها از خوانندگی تا آهنگسازی و تنظیم را خودشان انجام می دهند و این موضوع است که به کار لطمه می زند. وقتی این اتفاق می افتد با این گنجایش را داشته باشی که وقتی دیگران از تو انتقاد می کنند آن را گوش کنی و در جهت اصلاح کار خودت از ان استفاده کنی.
- در مصاحبه قبلی که با هم داشتیم یک سری انتقاداتی بیان کردی که خیلی ها از دستت ناراحت شدند، از رضا صادقی بگیر تا سیروان و محسن یگانه…
من اصلاً از این موضوع ناراحت نمی شوم! وقتی من می آیم می گویم این آلبوم در شان و شخصیت فلان خواننده نیست، از سر دلسوزی این موضوع را بیان می کنم. شنونده اگر عاقل باشد خودش تشخیص می دهد که حرفم از سر خیر خواهی است. من هنوز هم که هنوز است معتقدم تنظیم های سیروان خسروی حرف اول را می زند اما اگر گفتم که می گویند سیروان خسروی کارهایش را در ایران میکس و مستر نمی کند به این دلیل است که من هم این حرف را شنیده ام! سیروان نباید از این حرف من ناراحت شود و به نظرم باید بیاید و یک مصاحبه انجام دهد و بگوید کل کارها را از ابتدا تا انتها خودم انجام می دهم تا این شک و شبهه از ذهن دیگران رفع شود. رضا صادقی که مثل یک طرفدار دوستش دارم همیشه برایم عزیز بوده و عادت داشتم آهنگ های خوبی از او بشنوم و الان انتظار دارم کارهای بهتر از گذشته از او گوش کنم. متاسفانه خیلی از ما دوست داریم همیشه از ما تعریف کنند و همیشه هم می گویم مردم مهم هستند! این درست که مردم تعینن کننده اند اما به نظرم بد نیست یک مقدار خودمان هم برای کارمان ارزش قائل باشیم.
- اگر «چراغارو خاموش کن…» را تو می خواندی الان سرآلبومی «احتیاط» بود؟
نه! چرا باید سرآلبومی می شد؟
- چون در آلبوم رضا سرآلبومی شد…
خب سبک موسیقی رضا با من متفاوت است. از ابتدا این کار دست من بود اما بعداً یاحا کاشانی و آقای تقوی کار را به رضا صادقی سپردند. رضا در سبک خودش آهنگ را خوانده است اما انتظار من خیلی بالاتر از این بود و به عنوان طرفدار رضا صادقی، فکر می کردم می توانست بهتر از این « چراغارو خاموش کن» را اجرا کند. فکر می کنم رضا صادقی الان این پتانسیل را دارد که می تواند با یک تراک خوب در آلبوم، مخاطبانش را راضی نگه دارد اما آیا حق رضا صادقی نسبت به طرفدارانش این است که با یک قطعه خوب آلبومش را وارد بازار کند؟ این حرف من نیست، حرفی است که من بارها از آدم های مختلف شنیده ام و خب از این ماجرا ناراحت می شوم! ما باید این را در نظر بگیریم که ما داریم موسیقی مجاز داخلی کار می کنیم که ارزش آن بسیار زیاد. خواننده های مجاز داخلی همه در یک گروه قرار دارند، چرا باید این فرصت را فعالین موسیقی در خارج از کشور بدهیم که بگویند موسیقی داخلی ایران در حال ضعیف شدن است؟ به نظرم بهتر است با ارائه کارهای خوب و استاندارد از حیثیت موسیقی ایرانی دفاع کنیم و کمتر به اسم خودمان بپردازیم. هر آلبومی که به بازار بیاید و با استقبال مواجه شود در کار همه ما تاثیر مثبت دارد. من نمی فهمم چرا بعضی ها از عرضه همزمان آلبومشان با آلبوم خوانندگان دیگر هراس دارند. اگر کار واقعاً خوب باشد و تبلیغات کافی انجام شود هیچ مشکلی پیش نمی آید.
- در این پنج سال به نظرت هوادارانت ریزش نکرده اند؟
من ارتباط مستقیمی با طرفداران عزیزم نداشتم اما هرازگاهی در خیابان وقتی با مردم برخورد داشتم، به من همیشه این لطف را داشتند که از شرایط کاری ام سوال می کردند و می گفتند چرا کنسرت برگزار نمی کنی.
نظرات شما عزیزان:
sara
ساعت20:42---29 آذر 1391
بلللللللللللله صد البته اصلا شکی درش نیست پاسخ:به من میخوره پرو بشم
ناهید
ساعت0:52---29 آذر 1391
کلا ابانیا ماهن .اخی با نری 4سالو 2 روز فرق اره و کوچیکتره
پاسخ:بله آبانیا همه ماهن مثل من مگه نه سارا :)